خاورمیانه به عنوان مستعدترین منطقهی جهان برای خشونت، آشوب و جنگ، سالهاست در معرض نزاع و درگیریهای داخلی و خارجی بوده است که این امر ناشی از عوامل مختلفی از جمله: نظامهای ضعیف و دیکاتوری، اختلافهای مرزی میان دولتها، بافت قبیلهای، تیرهای و سنتی در این منطقه و... میباشد. این امور منجر به ایجاد جنگ و خشونت در خاورمیانه شده است و بازیگران موجود را به گونهای درگیر نموده است که خشونت را ابزاری برای بقاء و کسب منافع میدانند. ولیکن علاوه بر دلایل فوق، وجود و حضور رژیم صهیونیستی در منطقه با توجه به گرایشها و تمایلهای خشونتطلبی و توسعهطلبی این رژیم در قالب انواع خشونت، خاورمیانه را بیش از پیش ملتهب نموده است. این پژوهش درصدد است چگونگی تاثیرگذاری رژیم صهیونیستی بر تشدید خشونت در خاورمیانه را در قالب نظریه خشونت ساختاری گالتونگ بررسی نماید، لذا این فرض را مورد بررسی قرار میدهد که رژیم اشغالگر اسرائیل با بهرهگیری از شرایط بحران ساز خاورمیانه که آبستن انواع حوادث و خشونتها میباشد، با تکیه برآموزههای دینی و شرایط جغرافیایی خود و با به کارگیری انواع خشونت از جمله نوع مستقیم و غیر مستقیم منجر به تشدید خشونت در خاورمیانه گشته است.