ORIGINAL_ARTICLE
قدرت نرمِ فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کشور افغانستان
جمهوری اسلامی ایران دارای منابع متعدد قدرت نرم در سطح منطقهای و جهانی است و یکی از مهمترین وجوه قدرت نرم ایران، مولفه ها و بُعد فرهنگی قدرت می باشد که نقش موثری در ارتقاء توانمندی ایران در گستره بینالمللی داشته است. یکی از مناطقی که ایران در آن دارای مولفه ها و منابع متعدد قدرت فرهنگی برخوردار است، کشور افغانستان میباشد و با توجه به اهمیت استراتژیک این کشور در سیاست منطقهای جمهوری اسلامی، مقاله حاضر تلاش دارد به بررسی قدرت نرم فرهنگی ایران در این کشور بپردارد و ضمن بررسی پیشران های فرهنگی تاثیرگذار بر قدرت نرم فرهنگی ایران، به چالش های قدرت فرهنگی در افغانستان پرداخته می شود و نقش روند دیپلماسی چندوجهی ایران در این کشور بر قدرت نرم مورد بررسی قرار خواهد گرفت. فرضیه اصلی مقاله به این قرار است که جمهوری اسلامی ایران به دلیل اشتراکات فرهنگی، دینی، تاریخی و تمدنی از منابع فرهنگی متعددی در کشور افغانستان برخوردار است ولی فعالیت های قدرتهای منطقهای و جهانی منجر به ظهور چالشهایی برای قدرت نرم فرهنگی ایران در منطقه شده است که لازم است برای برون رفت از آنها، دیپلماسی چندوجهی کشور در حوزه های آموزشی، فرهنگی و رسانه ای تقویت شود.
https://www.culturalrelation.ir/article_241687_39fa42f1d3827c6779a33b4537f1a757.pdf
2019-09-23
1
28
قدرت نرم
منابع فرهنگی
افغانستان
جمهوری اسلامی ایران
دیپلماسی فرهنگی
تمدن
اشتراکات دینی
ملیحه
نیکروش رستمی
malihenikravesh@ymail.com
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
تبیینِ فرصت ها و چالش های دیپلماسی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در افغانستان
پس از پیروزی انقلاب اسلامی، کشور ایران به منظور تعقیب منافع ملی خود در فراسوی مرزهای بین المللی بر بُعد نرم افزاری قدرت تکیه داشته است. لذا استفاده از ابزار دیپلماسی فرهنگی در مناسبات خارجی جمهوری اسلامی ایران جایگاهی ویژه دارد و از آنجا که تعاملات دوجانبه با همسایگان جزو اولویت های سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران است و با عنایت به مشترکات تاریخی و فرهنگی فراوان ایران و افغانستان، به کارگیری دیپلماسی فرهنگی در مناسبات دو کشور از اهمیت زیادی برخوردار با آگاهی از این امر که جمهوری اسلامی ایران از ظرفیت های عظیم تمدنی و فرهنگی برخوردار است، نوشتار حاضر در صدد پاسخگویی به این سوال بر می آید که جمهوری اسلامی ایران از چه فرصت هایی برای بسط و گسترش اقدامات و فعالیت های فرهنگی در کشور افغانستان برخوردار است و چالش های پیش رو در بسترِ دیپلماسی فرهنگی دو کشور مذکور چه مواردی می باشند؟ به نظر می رسد جمهوری اسلامی ایران با ابزار فرهنگ تحت رویکرد قدرت نرم، توانسته است هم در جهت تامین منافع ملی و هم در راستایِ تحقق اهداف استراتژیک خود گام بردارد. هدف از پژوهش حاضر بررسی و تاثیرِ قدرت نرم ایران با تکیه بر نقاط ضعف و قوتِ دیپلماسی فرهنگی آن با بهره گیری از روش توصیفی تحلیلی می باشد.
https://www.culturalrelation.ir/article_241688_833ad6ab55133803b9d42677d23b877b.pdf
2019-09-23
29
60
دیپلماسی فرهنگی
اشتراکات فرهنگی
ج.ا.ایران
ج.ا.افغانستان
قدرت نرم
مجتبی
نوروزی
noroozi_m79@hotmail.com
1
معاون رایزن فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در کابل
LEAD_AUTHOR
شکوه سادات
لواسانی
sadaf.lavasani64@gmail.com
2
دانشجوی کارشناسی ارشد روابط بین الملل دانشگاه علامه طباطبایی
AUTHOR
نازنین
نظیفی نایینی
nazifi.nazanin@gmail.com
3
کارشناسی ارشد علوم سیاسی دانشگاه اصفهان
AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
بررسی فرهنگ و آداب و رسوم مردم ایران و افغانستان با تکیه بر شعر فارسی
ایران و افغانستان به دلیل قرار گرفتن در مسیر جاده ابریشم، پیوندگاه تمدن های بزرگ جهان و کانون مسلط فرهنگی و سیاسی در آسیا بوده اند. این دو ملت زبان مشترک دارند. زبان وسیله ای است آوایی که ایجاد ارتباط از طریق آن صورت می گیرد. همچنین قالبی است برای اندیشیدن چون اندیشیدن نوعی سخن گفتن است. ادبیات هم سخن است، سخنی تاثیرگذار و رسا که خود شاخه مهمی از فرهنگ هر ملت است و نقش ارزندهای در حفظ، گسترش و انتقال فرهنگ دارد. بخش عمده ای از آثار ادبی این دو ملت به زبان فارسی است. این پژوهش به شیوه توصیفی به بررسی اشعار فارسی شاعران نامدار دو ملت همچون فردوسی، مولانا، حافظ، قنبر علی تابش، سید نادر احمدی، سید حکیم بینش، محمد خلیل خلیلی و دیگر شاعران فارسی زبان پرداخته که بسیاری از اشتراکات فرهنگی را نمودار ساخته است. این دو ملت در بسیاری از نمودهای فرهنگی از جمله برگزاری مراسم عید نوروز، آیین ماه نو، موسیقی، زیارت ، اعتقادات مذهبی بسیار به هم نزدیک هستند که برای دو کشور بستری مناسب برای ارتباط متقابل و سازنده خواهد بود.
https://www.culturalrelation.ir/article_241689_7efec0c05a5f3fbffc2faee4ee565a95.pdf
2019-09-23
61
80
آداب و رسوم
افغانستان
ایران
شعر
فرهنگ
سید محمد رضی
خردمند
seyed.razi.kh@gmail.com
1
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
واکاوی سیاست خارجی ایران در برابر افغانستان
نگرشهای کلی سیاستهای جمهوری اسلامی ایران نسبت به افغانستان، همواره تأثیر بسزایی بر سیاستهای خارجی این کشور در ابعاد منطقهای و بینالمللی داشته است. براساس این نگرش، ثبات در افغانستان از جمیع جهات برای ایران مهم است. هدف از پژوهش حاضر واکاوی سیاست خارجی ایران در برابر افغانستان با روش کتابخانهای- اسنادی میباشد. سوال اصلی پژوهش حاضر این است که سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در برابر جمهوری اسلامی افغانستان دارای چه ماهیتی میباشد؟ با بررسی متون مشخص گردید که سیاست خارجی ایران در تمام دورانها در افغانستان نقشی سازنده داشته است و ایران توانسته نقش مهمی در پیشبرد اهداف و منافع مشترک دو کشور ایفا کند. همواره یکی از اصول سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران نفیسلطهگری و سلطه پذیری بوده است لذا ایران با داشتن سیاست خارجی توسعه محور با نگرش ژئوپلیتیک زمینه بازگشت آوارگان افغان به سرزمین خویش، کاهش تولید و قاچاق مواد مخدر و کاهش شرارتهای مرزی و ثبات و امنیت مرزی، مخالفت حضور نظامیان آمریکایی در منطقه و مرزهای ایران و افغانستان، تعامل مفید و سودمندی با حکومت کشور افغانستان داشته باشد. همچنین دو کشور ایران و افغانستان میتوانند با تقویت امنیت انسانی، ساز و کارهای همکاریجویانه در موضوعات اجتماعی، فرهنگی، تجاری، سیاسی، علمی، بشردوستانه، تکنیکی، مذهبی، ورزشی، توریستی، حقوقی، اداری، معنوی، شغلی، اقتصادی، دستیابی به منافع دو کشور را تحقق بخشند.
https://www.culturalrelation.ir/article_241690_62a2391a886731ad553bc7c3c57d42bb.pdf
2019-09-23
81
106
سیاست خارجی
ایران
افغانستان
امنیت ملی
ثبات مرزی
سیدعلی
مرتضوی امامی زواره
sedaliemami2@gmail.com
1
دانش آموخته دکترای جامعه شناسی سیاسی از دانشگاه اصفهان
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
جغرافیای فارسی؛ گرفتار میان تنازع و کنترل (بحثی در باب عدم موفقیت زبان و ادب فارسی در اتّحاد فارسیزبانان)
این مقاله با این هدف نوشته شده است که گوشهای از فضای پرتنش تنازع گفتمانی میان دو حوزة زبان فارسی یعنی افغانستان و ایران را توصیف کند. تنازعی که خود محصول کنترل گفتمانی در این حوزه است.مطالعة وضعیت جریانهای ادبی و فرهنگی در کشورهای فارسیزبان و همچنین کاربران پراکنده آن در سایر نقاط جهان بیانگر این است که بین کاربران زبان فارسی همواره نزاعی بر سر اشتراکات فرهنگی وجود دارد که این نزاع در سالهای اخیر و رشد شبکه های اجتماعی به شرایطی بحرانی رسیده است. بنابراین شاید زمان آن فرارسیده باشد که این سوال را به طور جدی مطرح نمود: دلایل عدم موفقیت زبان و ادب فارسی در اتّحاد فارسیزبانان در چیست؟ در این مقاله سعی شده است با استفاده از دو اصطلاح «تنازع و کنترل گفتمانی» ضمن بیان برخی شواهد عدم اتّحاد در میان نویسندگان، شاعران و اهالی رسانه در دو کشور ایران و افغانستان، نشان داده شود که زبان و ادب فارسی در دورة معاصر تحت تاثیر چه عواملی از امتیازی «وحدتساز» به عاملی «تنشزا» در میان فارسیزبانان تبدیل شده است. در انتها نیز جهت بازبینی در برخی رفتارها پیشنهاداتی در این زمینه ارائه شده است.
https://www.culturalrelation.ir/article_241691_e79a2f712a447f21344e57aef3fe065e.pdf
2019-09-23
107
132
زبان و ادب فارسی
اتحاد
تنش
تنازع
کنترل
گفتمان
یامان
حکمت
khatteman@gmail.com
1
دکترای ادبیات فارسی و معاون دانشگاه آزاد اسلامی واحد افغانستان
AUTHOR
مسعود
تقی آبادی
masoud.taghiabadi@gmail.com
2
دانشجوی دکتری علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، تهران
LEAD_AUTHOR
ORIGINAL_ARTICLE
ﺟﺎی ﺧﺎﻟﻲ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺠﺎزی در ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎی ﻣﻴﺎن ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ایران و افغانستان
ﻛﺎﺑﻞ و ﺗﻬﺮان ﺑﻪ دﻻﻳﻠﻲ ﻫﻤﭽﻮن ﻗﺮاﺑﺖﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﺗﺎرﻳﺨﻲ، وﺟﻮد ﻣﺮزﻫﺎی ﻣﺸﺘﺮک و ﺳﺎﺑﻘﻪ دﻳﺮﻳﻨﻪ ارﺗﺒﺎﻃﺎت ﺳﻴﺎﺳﻲ، اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ و ﺑﻪ وﻳﮋه ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و زﺑﺎن ﻣﺸﺘﺮک، ﺗﻌﺎﻣﻼت ﺧﻮﺑﻲ را ﺑﺎ ﻫﻢ ﺑﺮﻗﺮار ﻛﺮده اﻧﺪ. در اﻳﻦ ﻣﻴﺎن ﻧﻘﺶ ﻓﺮﻫﻨﮓ ﻣﺸﺘﺮک ﺑﺴﻴﺎر ﺑﺮﺟﺴﺘﻪ اﺳﺖ ﻛﻪ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﺷﻜﻞﮔﻴﺮی ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﻗﻮی ﺑﻴﻦ دو ﻛﺸﻮر ﺷﺪه اﺳﺖ. ﻋﻮاﻣﻞ ﻣﺨﺘﻠﻔﻲ در ﺷﻜﻞﮔﻴﺮی اﻳﻦ ﮔﻔﺖوﮔﻮﻫﺎ ﺗﺄﺛﻴﺮﮔﺬاﺷﺘﻪ اﺳﺖ اﻣﺎ آﻧﭽﻪ ﺧﻸ آن ﺑﻴﺶ از ﺑﻴﺶ اﺣﺴﺎس ﻣﻲﺷﻮد ﺟﺎی ﺧﺎﻟﻲ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺠﺎزی اﺳﺖ ﻛﻪ ﻋﺮﺻﻪﻫﺎی ﻣﺨﺘﻠﻒ زﻧﺪﮔﻲ اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ را ﻣﺘﺄﺛﺮ از ﺧﻮد ﻛﺮده اﺳﺖ. وﻳﮋﮔﻲ ﻣﻨﺤﺼﺮ ﺑﻪ ﻓﺮد ﺷﺒﻜﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺠﺎزی و ﺗﻌﺪاد ﺑﺎﻻی ﻛﺎرﺑﺮان اﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎ در دو ﻛﺸﻮر اﺳﺘﻔﺎده از آن-ﻫﺎ را در ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺗﻌﺎﻣﻼت ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ دو ﭘﺎﻳﺘﺨﺖ ﺿﺮوری ﺳﺎﺧﺘﻪاﺳﺖ. اﻣﺮی ﻛﻪ ﻓﻘﺪان آن در ﮔﻔﺖوﮔﻮﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﻳﺮان و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن ﺑﻪ ﺷﺪت اﺣﺴﺎس ﻣﻲﺷﻮد. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ،اﻳﻦ ﻧﻮﺷﺘﺎر ﺑﺎ اﺳﺘﻔﺎده از روش ﻛﺘﺎﺑﺨﺎﻧﻪای و اﺳﻨﺎدی در ﺻﺪد رﺳﻴﺪن ﺑﻪ ﭘﺎﺳﺦ اﻳﻦ ﭘﺮﺳﺶ اﺳﺖ ﻛﻪ ﭼﺮا ﻋﻠﻲرﻏﻢ ﺣﻀﻮر ﺑﺎﻻی ﻛﺎرﺑﺮان دو ﻛﺸﻮر در ﻓﻀﺎی ﻣﺠﺎزی ﺧﻸ آن در ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ اﺣﺴﺎس ﻣﻲﺷﻮد؟ و از ﭼﻪ ﻃﺮﻳﻘﻲ ﻣﻲﺗﻮان اﻳﻦ ﺧﻸ را ﺟﺒﺮان ﻛﺮد؟ در اﻳﻦ ﭼﻬﺎرﭼﻮب اﺳﺘﺪﻻل ﻣﻲﺷﻮد ﻛﻪ ﻋﺪم اﺣﺴﺎس ﺿﺮورت و ﻧﻴﺎز در اﺳﺘﻔﺎده ﺑﻴﺸﺘﺮ از ﺷﺒﻜﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺠﺎزی در ﻣﻴﺎن ﻓﻌﻼن ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ دو ﺳﺮزﻣﻴﻦ، ﻧﺒﻮد ﺗﻮﺟﻪ ﻛﺎﻓﻲ ﺑﻪ اﻳﻦ ﺷﺒﻜﻪﻫﺎ در ﺟﺮﻳﺎن ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ و ﻣﺤﺘﻮی ﻣﺘﻔﺎوت ﺻﻔﺤﺎت ﻣﺠﺎزی ﻛﺎرﺑﺮان اﻳﺮاﻧﻲ و اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎﻧﻲ ﻣﻨﺠﺮ ﺑﻪ ﻋﺪم اﺳﺘﻔﺎده از اﻳﻦ اﺑﺰار در ﺟﻬﺖ ﺗﻘﻮﻳﺖ و ﮔﺴﺘﺮش ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎی ﻣﻴﺎن ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ ﺷﺪه اﺳﺖ. ﺑﻨﺎﺑﺮاﻳﻦ،اﻳﻦ ﭘﮋوﻫﺶ ﺑﺮآن اﺳﺖ ﺗﺎ ﺑﺎ ﻧﮕﺎﻫﻲ ﺳﺎزه اﻧﮕﺎراﻧﻪ ﺑﻪ ﻛﻤﻚ ﺗﻘﻮﻳﺖ ﺟﺎی ﺧﺎﻟﻲ ﻓﻀﺎﻫﺎی ﻣﺠﺎزی در ﮔﻔﺖوﮔﻮﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ دو ﻛﺸﻮر ﺑﭙﺮدازد.
https://www.culturalrelation.ir/article_241692_6431e291b2dc1aca222a63c10f59eb5f.pdf
2019-09-23
133
146
ﺷﺒﻜﻪﻫﺎی اﺟﺘﻤﺎﻋﻲ ﻣﺠﺎزی
ﮔﻔﺘﮕﻮﻫﺎی ﻓﺮﻫﻨﮕﻲ
ﺳﺎزه اﻧﮕﺎری
اﻓﻐﺎﻧﺴﺘﺎن
اﻳﺮان
سمیرا
محمدی
mohammadisamira901@gmail.com
1
دانشگاه علامه طباطبایی
LEAD_AUTHOR
عبدالمصور
ظهور
mosawerzuhor@gmail.com
2
دانشگاه تهران
AUTHOR